نگین باران

نگین باران

 

+ جمعه 29 دی 1391برچسب:,در ساعت13:2 نگین| |

گذشت دیگر آن زمان که فقط یک بار از دنیا می رفتیم

حالا یک بار از شهر می رویم …

یک بار از دیار …

یک بار از یاد…

یک بار از دل …

و یک بار از دست …

+ پنج شنبه 30 آذر 1391برچسب:,در ساعت16:11 نگین| |

از پیرمرد و پیرزنی پرسیدند
شما چطور 60 سال با هم زندگی گردید .*
گفتند ما مربوط به نسلی هستیم که
وقتی چیزی خراب میشد تعمیرش میکردیم نه تعویضش

+ پنج شنبه 30 آذر 1391برچسب:,در ساعت16:9 نگین| |

+ پنج شنبه 30 آذر 1391برچسب:,در ساعت15:54 نگین| |

ﻣﻮﺍﻇﺐ ﺁﺩﻣﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﻥ ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﺑﻬﺘﻮﻥ
ﻧﺰﺩﯾﮏ ﻣﯿﺸﻦ ﺑﺎﺷﯿﺪ !
ﻧﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺪ ﺑﺎﺷﻦ ، ﻧﻪ
ﺷﺎﯾﺪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻨﯽ ﻫﻢ ﺑﺎﺷﻦ ...
ﻓﻘﻂ
ﻗﺎﺑﻞ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﻧﯿﺴﺘﻦ ...

+ پنج شنبه 30 آذر 1391برچسب:,در ساعت15:51 نگین| |

 

آهای ....!!! شما که جفتت رو پیدا کردی...

 


 

شما که همدم و همنفس داری.

 


 

...شما که واسه درد دلت یه آغوش داری که توش آروم میشی....

 


 


شما که عشقت پیشته و بی نیازی....

 


آره با شمام....

 


یه لحظه رو واسه بوسیدنش از دست نده...

 


دقیقه های با هم بودن زود میگذره ....

 


قدرش رو بدون ...

 


که تنها ماندن سخت میگذره...

 

 

 

 
+ جمعه 24 آذر 1391برچسب:,در ساعت17:53 نگین| |

 به نام خدایی که زن آفرید / حکیمانه امثال ِ من آفرید



خدایی که اول تو را از لجن / و بعداً مرا از لجن آفرید !



برای من انواع گیسو و موی / برای تو قدری چمن آفرید !



مرا شکل طاووس کرد و تورا / شبیه بز و کرگدن آفرید


+ جمعه 24 آذر 1391برچسب:,در ساعت17:49 نگین| |

 

+ جمعه 24 آذر 1391برچسب:,در ساعت17:36 نگین| |

 

+ جمعه 24 آذر 1391برچسب:,در ساعت17:24 نگین| |

 
یادته یه روز بهم گفتی :


هر وقت خواستی گریه کنی

برو زیر بارون که نکنه نامردی

اشکاتو ببینه و بهت بخنده ...

گفتم : اگه بارون نبود چی ؟

گفتی : اگه چشمای قشنگ

تو بباره آسمونم گریش می گیره ...

گفتم : یه خواهش دارم . وقتی

آسمون چشمام خواست بباره تنهام

نزار .

گفتی : به چشم ...

حالا امروز من دارم گریه می کنم

اما آسمون

نمی باره ...

تو هم اون دور دورا

ایستادی...


+ جمعه 24 آذر 1391برچسب:,در ساعت17:12 نگین| |

 واقعا چه قدر سخته وقتی باهاته ندونی عشق چیه ولی وقتی میره تازه بفهمی عشق هم معنی داره

+ جمعه 24 آذر 1391برچسب:,در ساعت1:16 نگین| |

 

+ جمعه 24 آذر 1391برچسب:,در ساعت1:12 نگین| |


+ جمعه 24 آذر 1391برچسب:,در ساعت1:4 نگین| |

بعضی وقتا دوست داری

دستت رو بذاری زیر چونت

چش تو چش خدا بگی

خخووبب ککهه چچیی

+ سه شنبه 9 آبان 1391برچسب:,در ساعت17:4 نگین| |

رر

+ سه شنبه 9 آبان 1391برچسب:,در ساعت16:55 نگین| |

+ جمعه 5 آبان 1391برچسب:,در ساعت22:9 نگین| |


 

این روزها تلخ می گذرد

دستم می لرزد از توصیفش


همین بس که


نفس کشیدنم در این مرگِ تدریجی

مثل خودکشی است

با تیغِ کُند

 

+ جمعه 5 آبان 1391برچسب:,در ساعت17:26 نگین| |

یکرنگ که باشی

زود چشمشان را میزنی!

خسته میشوند از رنگ تکراریت!!

این روزها...

دوره ی ...

رنگین کمانهاست!!!

v

+ جمعه 5 آبان 1391برچسب:,در ساعت17:20 نگین| |

 
تفاوت زن ایرانی قدیم با زن ایرانی جدید!! (آخر خنده)
این مطلب فقط جنبه طنز دارد، لطفا به خانومها بر نخوره !

صبح ساعت ۵

زن ایرانی قدیم: به آهستگی از خواب بیدار می‌شود. نماز میخواند و سپس به لانه مرغها میرود تا تخم مرغها را جمع کند.

زن ایرانی جدید: مثل خرچنگ به رختخواب چسبیده و خر و پف میکند..

صبح ساعت ۶

زن ایرانی قدیم: شیر گاو را دوشیده است ، چای را دم کرده است ، سفره صبحانه را با عشق و علاقه انداخته و با مهربانی مشغول بیدار کردن آقای شوهر است.

زن ایرانی جدید: باز هم خوابیده است.

صبح ساعت ۷

زن ایرانی قدیم: مشغول مشایعت آقای شوهر است که از در خانه بیرون میرود و هزار تا دعا و صلوات برای سلامتی شوهر کرده و پشت سرش به او فوت میکند.

زن ایرانی جدید: هنوز خوابیده است.

صبح ساعت ۱۱

زن ایرانی قدیم: مشغول رسیدگی به بچه ها و پاک کردن لپه برای درست کردن ناهار است.

زن ایرانی جدید: تازه چشمانش را با هزار تا ناز و عشوه باز کرده و با دست در حال بررسی جوش های روی کمرش است.

ظهر ساعت ۱۲

زن ایرانی قدیم: مشغول مزه کردن پلو به جهت تنظیم نمک آن است.

زن ایرانی جدید: در حال آرایش کردن با همسایه طبقه بالا در مورد انواع پازیشن های جدید جهت چیز صحبت می‌کند.

ظهر ساعت ۱۳

زن ایرانی قدیم: در حال شستن جوراب و لباس‌های آقای خانه درون تشت وسط حیاط خلوت میباشد.

زن ایرانی جدید: در حال روشن کردن ماشین لباسشویی ، ماشین ظرفشویی و البته غرغر کردن است…

ظهر ساعت ۱۴

زن ایرانی قدیم: در حال مالیدن پای آقای شوهر که برای خوردن ناهار به خانه آمده است میباشد. جهت حض جمیل بردن آقای شوهر ، دامن گل گلی خود را پوشیده است.

زن ایرانی جدید: در حال انداختن یک غذای آماده درون مایکروفر بوده و در همان حال در حال تماشای FashionTV می‌باشد.

ظهر ساعت ۱۵

زن ایرانی قدیم: در حال جارو کردن حیاط خانه و تمیز کردن لانه مرغها و بردن علوفه برای گاوشان می‌باشد.

زن ایرانی جدید: با یکی از دوستانش به پاساژ صدف برای خرید رفته است.

عصر ساعت ۱۶

زن ایرانی قدیم: مشغول شستن پاهای کودکشان است که به دلیل دویدن در کوچه خونی شده است.

زن ایرانی جدید: در حال پرو کردن لباس‌های خریداری شده است. در همان حال هم نیم نگاهی هم به شکم خود دارد که جدیداً چاقی را فریاد می‌کشد.

عصر ساعت ۱۷

زن ایرانی قدیم: دم در خانه ایستاده است تا آقای شوهر بیاید.

زن ایرانی جدید: در لابی نشسته است تا با آقای شوهر به خرید برود.

عصر ساعت ۱۸

زن ایرانی قدیم: برای شوهر خود چای آورده و مانند یک خانم کنار شوهرش در حال صحبت با او است.

زن ایرانی جدید: از این مغازه به آن مغازه شوهر بیچاره خود را می‌برد.

شب ساعت ۱۹

زن ایرانی قدیم: سفره شام را انداخته و شوهر را برای خوردن شام دعوت میکند.

زن ایرانی جدید: هنوز در حال خرید است.

شب ساعت ۲۰

زن ایرانی قدیم: در حال شستن ظروف شام ، کنار حوض خانه است.

زن ایرانی جدید: کماکان در حال خرید است.

شب ساعت ۲۱

زن ایرانی قدیم: در حال چاق نمودن قلیان آقای همسر میباشد.

زن ایرانی جدید: در رستوران ، پیتزا میل می‌فرمایند.

شب ساعت ۲۲

زن ایرانی قدیم: رختخواب ها را پهن کرده است برای خوابیدن . در حال ریختن گل سرخ روی متکای آقای خانه است تا خوش بو شود.

زن ایرانی جدید: در حال غرغر کردن بر سر وضعیت ترافیک است.

 

+ پنج شنبه 30 شهريور 1391برچسب:,در ساعت12:56 نگین| |

آخر و عاقبت دختر با اعتماد به نفس بالا / طنز

+ چهار شنبه 29 شهريور 1391برچسب:,در ساعت23:20 نگین| |

 
h9z2eksvyiznkuejpdbc.jpg

 
+ چهار شنبه 29 شهريور 1391برچسب:,در ساعت1:59 نگین| |

VBIran Pro
+ چهار شنبه 29 شهريور 1391برچسب:,در ساعت1:49 نگین| |

دوست داشتن تا حد مرگ!

+ چهار شنبه 29 شهريور 1391برچسب:,در ساعت1:46 نگین| |

 

https://fbcdn-sphotos-f-a.akamaihd.net/hphotos-ak-ash3/551714_518143868200385_869649559_n.jpg

گاهی پشت یک کلمه هزاران کلمه نهفته

+ چهار شنبه 29 شهريور 1391برچسب:,در ساعت1:42 نگین| |



طراح :صـ♥ـدفــ